آیا تا به حال شده از خود پرسیده باشید که چرا بازی کردن با پیسیها برای برخی این قدر هیجان انگیز و ارزشمند است و برخی دیگر فقط از آن گلایهمند هستند و ناراضی؟ با دیجی لند|Digiland همراه باشید تا با هم به موشکافی بعضی دلایل مربوط به آن بپردازیم.
همهی ما دیدهایم که چگونه بسیاری از کاربران، بازی کردن با پیسیها را دشوار قلمداد میکنند و همیشه از دردسرهای بازی با این پلتفرم شکایت میکنند. این دسته افراد غالبا یا گیمرهای کنسولی هستند یا تجربهی کوتاه ولی ناخوشایندی با نصب و اجرای بازیها روی PC قدیمی یا قبلی خود داشتهاند و به همین دلیل هم نگاه مثبتی به استفاده از پیسی به عنوان سکوی بازیهای جدید ندارند و همیشه آن را در مقابل تجربهی بازی روی کنسولها در جایگاه پایینتری قرار میدهند.
برخیها هم میگویند بازی روی پیسی سخت است چون نیاز به انجام کارهای اضافی دارد. واضح است که همیشه اگر نخواهید برای کاری زمان بگذارید، آن کار هم سخت خواهد شد و هم به نظر ارزشش را نخواهد داشت. به بیان دیگر، اگر بخواهید روی پیسی بازی کنید ولی نه کاری روی سیستم انجام دهید و نه پولی برای آن هزینه کنید، نه این تجربه و نه هر سرگرمی دیگری را نیز نخواهید توانست مهیا کنید و لذتی را که انتظار دارید نخواهید چشید.
به عنوان فردی که حدود ۲۰ سال است هم رایانههای شخصی و هم پیسیهای اداری و شبکهایِ مورد استفادهی خودم و دیگران را در موقعیتهای مختلف مونتاژ کردهام، تقریبا با اطمینان میتوانم بگویم که این روزها ساخت و آماده سازی یک پیسی از هر زمان دیگری راحتتر است. حتی برای بستن بیشترِ قطعات به پیچ گوشتی هم نیاز نخواهید داشت و اکثر کیسهای گیمینگ و آنهایی که ما در زومجی معرفی کردهایم اصطلاحا Toolless یا بی نیاز از ابزار هستند. پیچهای پشت کیس از نوع خودکار هستند و با انگشتان دست هم میتوان آنها را باز و بسته کرد، برای هارددیسک و درایو نوری هم ضرورتی به بستن پیچ نیست و این قطعات هم به کمک نگه دارندههای مخصوص، محکم در ریلهای مربوطه جای میگیرند و تنها مادربرد و احیانا خنک کنندهی حرفهای هستند که برای بسته شدن نیاز به ابزار دارند.
هنوز هم لازم است که کابلها و کانکتورهای زیادی را به سوکت یا هِدِر مربوط به خودشان متصل کنید، اما صرف مدت زمانِ کوتاهی برای نگاه کردن و بررسی دفترجهی راهنما کافی است تا تمام آنچه را که لازم است پیدا کنید و در جای خودش قرار دهید. چیزی که دیگر مثل کاربران قدیمی تجربه نخواهید کرد این است که برای درست جا زدن یک پردازنده در جهت و ترتیبِ درست روی سوکت مادربرد غرقِ عرق شوید و تازه از نتیجهی کار هم تا قبل از روشن کردنِ دستگاه مطمئن نباشید. پردازندههای جدید اینتل طوری طراحی شدهاند که جا زدن اشتباهی آنها غیر ممکن باشد و پردازندههای ایامدی هم با این که هنوز پینی هستند و کج شدن پینهای آنها حین کار محتمل است، اما تنها چند دقیقه لازم است تا در صورت وقوع چنین مشکلی پینها را به جای اول خودش برگردانید، مگر اینکه پایههای پینِ پردازنده در اثر ضربه یا افتادن به شکل فجیعی کج شده باشند.
انتخاب قطعات در نوع خودش یک سرگرمی است
دشوارترین بخشِ ساخت یک سیستم قطعا انتخاب و خرید قطعات است، چرا که طیف متنوعی از گزینهها وجود دارد تا بتوان هر کاربری را با هر سطح بودجهای راضی به خرید کرد. اما انجام این قسمت به سر راستی مراجعه به یک فروشگاه آنلاین، تعیین برخی مشخصات و قابلیتها برای قطعاتِ مورد نظر (فیلتر کردن محصولات نمایش داده شده با ویژگیهای خاص) و سرانجام پیدا کردن بهترین سخت افزار مطابق با نیازهای شما است. فقط باید برخی برندها یا مدلها را مقایسه کنید و مطمئن شوید که برخی اجزای کلیدی با هم هماهنگی دارند (مثلا پردازندهی سوکت ۱۱۵۰ را برای مادربرد سوکت ۱۱۵۱ انتخاب نکنید یا برای سیستم منبع تغذیهای متناسب با توان مورد نیاز را فهرست کرده باشید) و کل ماجرای این قسمت همین است. اما اگر در این کار به اندازهی کافی مهارت داشته باشید که قطعا رعایت موارد بالا و حتی با جزییات بهتر از آن برای شما امری بدیهی است.
اینها اصلیترین نکاتی است که باید در نظر بگیرید. اسمبل یک پیسی -آنچنان که برخی کاربران فکر میکنند باید باشد- یک فعالیت منفعلانه و بدون تفکر نیست. لازم است ابتدا از خود بپرسید که چه کاری باید انجام دهید؟ (چقدر قرار است برای پیسی هزینه کنید، چه میزان توانی نیاز دارید، چه مدتی تصمیم دارید آن را نگه دارید و سوالاتی از این قبیل) و سپس خریدهایتان را بر اساس پاسخها تنظیم کنید. اما این کار واقعا سخت نیست و دقیقا همان رویهای است که وقتی قصد خرید هر چیزِ جدیدی مثل ماشین یا حتی لباسهای نو دارید هم انجام میدهید. به خاطر داشته باشید که هر محصولی را بر اساس اولویتها و سلیقهی خاص خودتان میخرید و نمیتوانید برای انجام آن به دیگران متکی باشید تا به جای شما تصمیم گیری کنند (کارشناسان مشاور هم برخی از بهترین محصولات را توصیه میکنند، اما در نهایت انتخاب اصلی با شما است)
ایدهای که میگوید این مراحل نباید اصلا نیازی به فکر کردن، تصمیم گیری و انتخاب داشته باشند انصافا پوچ و آزار دهنده است. اتفاقا این همان خط مشیی است که کل صنعت رایانهها و PC بر اساس آن بنیان شده و برای بیشتر زمانِ سه دههی ابتداییش، سنگ بنای قلمروی پیسیهای خانگی بوده است. شما دستگاهی دارید که میتواند مسائلتان را حل کند، کودکانتان را آموزش دهد، با بی نهایت روش سرگرمتان کند و تقریبا هر آنچه که بخواهید برایتان انجام دهد، اگر و فقط اگر اندکی از مدت زمانی را که صاحبش هستید، آن را به شیوهی درست برای رسیدن به اهدافتان اختصاص دهید.
یکی از بازیهای بسیاری که فقط دوست دارید روی PC بازی کنید، مخصوصا اگر خودتان آن را اسمبل کرده باشید.
شرکت اپل تقریبا همیشه جایگزینی برای برخی محصولات شگفت انگیز دارد، اگر فقط بخواهید کنترل خود را روی محصول واگذار کنید و آن را به عهدهی کسی بگذارید که هرگز شما را ملاقات نکرده، نمیشناسد و حتی اهمیتی هم به شما نمیدهد. آیا چنین روشی پایدار خواهد بود؟ البته که خواهد بود. اما چیزی که به سرعت نمود پیدا میکند گم کردن هدف اصلی است. یک علت اساسی وجود دارد برای این که کسی به رایانههای اپل به عنوان سیستم گیمینگِ واقعی نگاه نکند و آن علت هم همین است. وقتی کسی بخواهد بخشی از ضمیر شما را تصاحب کند، چه اولین و قویترین کارت گرافیکی دنیا را دوست داشته باشید و چه دومین کارت را (فارغ از از مولفههای مهم مانند میزان حافظه، کیفیت صدا و قابلیت ارتقا)، از نظر آنها هیچ اهمیتی ندارد. اصولا این چیزی نیست که هدف اپل باشد و خود شرکت هم فرض میکند که مشتریانش چنین خواستهای ندارند.
بسیاری از سازندگان، چه خرده فروشان و چه سازندگان بزرگ مانند Dell و HP سیستمهای پیش ساختهای را ارائه میکنند که میتوانند این مشکلات را حل کنند و در عوض باید بیش از کنسولها برای خریدشان پول خرج کنید. البته این کامپیوترها نه فقط میتوانند کارهای بسیار بیشتری نسبت به کنسولها انجام دهند، بلکه بازیها را هم با گرافیک خیلی بهتر و در رزولوشنهای خیره کننده اجرا خواهند کرد و این همان چیزی است که مورد استقبال گیمرهای حرفهای است. اگر پول خرید سیستم را دارید اما حوصلهی گشتن و جمع کردن قطعات را ندارید، این میتواند گزینهی خرید مناسبی برای شما باشد. اگر هم شانس داشته باشید میتوانید سیستمهای ساخته شده توسط حرفهایهای این کار را پیدا کرده و بخرید، کسانی که با این قطعات زندگی کردهاند و هرآنچه را که برای بهینه سازی سیستم لازم باشد حین آماده سازی و اسمبل برایتان انجام میدهند. از نظر ما هزینه کردن برای چنین سیستمهایی هم ارزشش را دارد.
اما چیزی که در برابر آن از دست خواهید داد آن حسِ روح نواز رضایتِ خاطری است که واقعا ساخت پیسی را به دست خودتان ارزشمند میکند. اگر برای چنین کاری زمان بگذارید و دقت و احتیاط را هم چاشنی کار خود کنید، ساختن سیستم نه تنها موفقیت آمیز تمام خواهد شد، بلکه لذت دو چندانی هم به همراه خواهد داشت. ممکن است چندین ساعت از وقتتان را بگیرد اما قطعا ارزشش را خواهد داشت. پس از آن هر وقت که روشنش میکنید حس غیر قابل وصفی از وابستگی و تقارن را در آن خواهید یافت، چون او حیاتش را از شما گرفته و این شما هستید که میتوانید ارتقایش دهید یا به هر طریقی که اراده کنید در آن تغییر ایجاد کنید.
این همان چیزی است که برای پیسی سازان حرفهای اهمیتِ ویژهای دارد و برایش پول و زمان بیشتری صرف خواهند کرد. آنها میخواهند سرمایهگذاریشان ثمر بخش باشد. این دستاورد هم با هر قطعه یا هر بازی جدیدی که روی سیستمِ دست ساز خود نصب میکنند تکرار میشود و چنین فرآیندی هرگز با پلی استیشن یا ایکس باکس تجربه نخواهد شد. این که شخصا چیزی را از پایه بنا کرده باشید به این خاطر که میخواهید کنترل کار در دستان خودتان باقی بماند، کاری در خور احترام است تا یک تصمیم عجولانه، و نتیجهای طولانی مدت به اندازهی عمر پیسی شما به دنبال خواهد داشت.
شاید بازی کردن با پیسی یا خرید و اسمبل یک پیسی برای بازی کمی صبر و حوصله نیاز داشته باشد، اما کاری که میبرد تنها جزء کوچکی از مزایایی است که به دنبال خواهد آورد. اگر تصمیم بگیرید عقب بنشینید و اجازه دهید دیگران به جای شما تصمیم گیری و انتخاب کنند، در حالی که تنها چند قدم با کنترلِ کامل آن فاصله دارید، همان جایی است که کاری سهل و پیش پا افتاده را عمدا و به اختیار خودتان سخت کردهاید.
منبع : Extremetech